جدول جو
جدول جو

معنی راز نامه - جستجوی لغت در جدول جو

راز نامه
نامه محرمانه
تصویری از راز نامه
تصویر راز نامه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

سیاهه ای که موسسات در پایان سال نویسند و دارایی و بدهی خود را در آن درج کنند بیلان. صورتی که خلاصه دارائی و بدهی در آن نوشته شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
نوشته رضائیتی که شخص مدیون و یا مظلوم میدهد و در آن ابرای ذمه خود را از دین و یا ظلمی که درباره وی شده است میرساند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راه نامه
تصویر راه نامه
سفرنامه، نقشۀ راه، دفترچۀ راهنمایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رایانامه
تصویر رایانامه
ایمیل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از پاچ نامه
تصویر پاچ نامه
پاژنامه
فرهنگ لغت هوشیار
نامی که پادشاهان بچاکران دهند برای تشریف وی لقب پازنامه پاچنامه پاشنامه، قرین همال
فرهنگ لغت هوشیار
نوشته ای با امضای رئیس دولت حاکی از عناوین و اختیارات کنسولی که عازم کشوری دیگر است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازشنامه
تصویر سازشنامه
نوشته ای راجع به رفع اختلاف و برقراری صلح
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از داد نامه
تصویر داد نامه
ورقه متضمن رای یا حکم دادگاه، ورقه حکمیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سال نامه
تصویر سال نامه
کتابی که در آن خلاصۀ اخبار و آمار یک ساله را بنویسند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فراق نامه
تصویر فراق نامه
فتال نامه نامه ای که در آن شرح جدایی از دوست بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قرار نامه
تصویر قرار نامه
پیمان نامه عهد نامه، شرط نامه
فرهنگ لغت هوشیار
کتاب حاوی مقاله های متعدد که بیاد سال ولادت کسی در زندگانی وی یا پس ازمرگ او نویسند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترازنامه
تصویر ترازنامه
((~. مِ یا مَ))
بیلان، نوشته ای که در آن میزان درآمد، دارایی، بدهی و بستانکاری یک مؤسسه در یک دوره معین در آن ثبت شده باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از رزم نامه
تصویر رزم نامه
((~. مِ))
داستان جنگی (معمولا منظوم)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از گاه نامه
تصویر گاه نامه
((مِ))
تقویم
فرهنگ فارسی معین
سیاهه ای که بنگاه ها در آخر سال می نویسند و دارایی و بدهی خود را در آن معین می کنند، بیلان
فرهنگ فارسی عمید
نوشته ای که راجع به رفع اختلاف و برقرار ساختن صلح و سازش امضا کنند
فرهنگ فارسی عمید
کتابی که در آن دستورها و آداب فال گرفتن نوشته شده و با آن آیندۀ خود را پیش گویی می کنند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ره نامه
تصویر ره نامه
نقشه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از از ناگه
تصویر از ناگه
ناگهان، غفلتاً
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بازنامه
تصویر بازنامه
اسباب تجمل، تفاخر، منت، عفونامه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پازنامه
تصویر پازنامه
پاژنامه
فرهنگ لغت هوشیار
نقشه ای که مسافر و سیاح از حرکت خود بر میدارد، نقشه ای از خشکیها و دریاها که مسافران را بکار آید، سفر نامه
فرهنگ لغت هوشیار
نامه ای که همه روزه یا هفته ای یکبار چاپ شود و اخبار و وقایع روزانه را منتشر کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از راهنامه
تصویر راهنامه
((مِ))
نقشه راه، سفرنامه
فرهنگ فارسی معین
((مِ))
نشریه ای که هر روز چاپ می شود و در آن اخبار و رویدادهای آن روز نوشته می شود، نامه اعمال، دفتر حساب بازرگان
فرهنگ فارسی معین
نشریه ای حاوی اخبار و وقایع روز که به صورت روزانه یا هفتگی چاپ می شود، دفتری که بازرگانان داد و ستد روزانۀ خود را در آن می نویسند، سرگذشت، شرح احوال، اعمال و وقایع روزانه، کنایه از نامۀ اعمال، برای مثال آبی به روزنامۀ اعمال ما فشان / بتوان مگر سترد حروف گناه از او (حافظ - ۸۲۶)
فرهنگ فارسی عمید
پارسی تازی گشته روزنامه، دفتر روزنامه، اواره ای بازنشستگی، سالنامه
فرهنگ لغت هوشیار